نتایج جستجو برای عبارت :

من بدون تو دارم میمیرم

امروز نهم آذر ماه 
و من بی حال و درگیر با خودم 
دیروزم با فیلم دیدن گذشت بدون لذت بدون هیجان 
جمعه این هفته امتحان دارم 
یک هفته کامل برای درس خوندن از دست دادم 
چند روز وقت دارم برای خوندن نه البته نمره اوردن زمان کمی است 
# احساس افسردگی دارم از چند ماه پیش تا الان 
قصد رفتن پیش یک روانپزشک را کرده ام 
#از این حالت زارم بیرون بیایم 
#خودم را فراموش کرده ام 
#برای چه کسی همه ی زندگیت را به آشوب زدی؟
کجاست؟ حواسش هست؟
 
بعد از شونصدسال بالاخره درست شد *__* 
دست و جیغ و هورااااااا 
 
واقعاً هیچ کاری نمیتونستم کنم بدون لپتاپ. خدا هیچ نامسلمونی رو بدون لپتاپ نکنه. حالا انرژی و انگیزه دارم و میتونم کلی درس بخونم ^__^ شاید هم خیرش در این بود که من قدرشو بیشتر از همیشه بدونم و خداروشکر هنوز فرصت جبران دارم
 
خدایا شکرت :)
امیر، از اون دسته پسرهای کم سنِ به شدت جذابه - حداقل برای من -. از اون دسته پسرهایی که چخوف و هدایت می خونند با صدای دورگه و خسته، و امان از صداش، امان. تا نیمه شب، می شه باهاش درباره ی شعر و کتاب و س.کس حرف زد، بدون ذره ایی حس بد. می تونی درباره ی هر اتفاقی باهاش صحبت کنی، بدون این که قضاوتت کنه، شماتت کنه و کلاغِ یک کلاغ و چهل کلاغ بشه. دوستش دارم، موهای پریشون و حلقه حلقه ی خرماییش رو دوست دارم، از این که سایزها و سانتی مترها از من بزرگ تره و حس غر
دوست ندارم دیگه مانتوهای رسمی بپوشم و مقنعه سر کنم 
دوست ندارم 
دوست دارم رنگی باشم دقیقا شبیه اون زنی که توی رویاهای دختربچگیم بود
دوست دارم بخندم و کاری که دوست دارم انجام بدم 
دوست دارم کار های قشنگم دیگرانو خوشحال کنه 
دوست دارم ... دوست دارم 
دوست دارم قلبم زنده باشه ... پیروز باشم 
دوست دارم آسمونو ببینم 
دوست دارم ستاره ها رو بشمرم 
دوست دارم دور از هیاهو بقیه عمرمو زندگی کنم ...

+ البته نه اون رنگی رنگی شکل اینفلوئنسرهای خز و بی معنی ای
تورا دوست دارم شاملو

متن تورا دوست دارم
دانلود اهنگ من از عهد آدم تورا دوست دارم
من از روز ازل تو را دوست دارم

تورا دوست دارم چون نان و نمک

من از عهد آدم تورا دوست دارم علیرضا قربانی

دکلمه تو را دوست میدارم

دوستت دارم
من از عهد آدم تو را دوست دارم
من از عهد آدم، تو را دوست دارم از آغاز عالم، تو را دوست دارم
چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم‌نم، تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی من ای حس مبهم، تو را دوست دارم
سلامی صمیمی‌تر
1-ﻣﻦ ﺣﻖ دارم ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﻧﺴـﺎﻧـ ﺑـﺮاﺑـﺮ، ﻣـﻮرد اﺣﺘـﺮام ﻗﺮار ﺑﺮم
ﻣﻦ وﻇﻔﻪ دارم به همه مردم به عنوان انسانی برابر، احترام بگذارم .
2-ﻣﻦ ﺣﻖ دارم ﻧﺎزﻫﺎﻢ را در اوﻟﻮﺖ ﺑﺬارم، ﺑﺪون اﺠﺎد زﺣﻤﺖ ﺑﺮای دﺮان
ﻣﻦ وﻇﻔﻪ دارم اجازه دهم دیگران نیازهایشان را در اولویت بگذارند.
 3-ﻣﻦ ﺣﻖ دارم اﺣﺴﺎﺳﺎت، اﻓﺎر و ﻋﻘﺎﺪ ﺧﻮد را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ و اﺑﺮاز ﻨﻢ
ﻣﻦ وﻇﻔﻪ دارم اجازه بدهم بقیه احساسات و افکار و... خود را داشته باشند و ابراز کن
گمان مکن دل شبها دو چشم تر دارم/**/شبیه شمعم و در سینه ام شرر دارم
تو می‌روی و مرا هم نمی بری آری/**/پس از تو همدم چاهم خودم خبر دارم
تنت سبک شده اما غم تو سنگین است/**/چگونه اینهمه غم را به شانه بردارم
چطور داغ تو را روی سینه بگذارم/**/مگر به وسعت هفت آسمان جگر دارم
سحر نیامده از خانه ام سفر کردی/**/تو فکر میکنی اینجا دگر سحر دارم
چقدر مثل توام من خودت تماشا کن/**/اگرچه خیبری ام دست بر کمر دارم
گاهی به سنگینی بار نوشته های روی در یخچال فکر میکنم و آن امضای زیر دوستت دارم،  که میخواهی بگویی این دوستت دارم مختص من است با امضای من... که اگر این امضا را نداشت باورش نکن، جعلی ست، دروغ است.خوشحالم که نامه هایت تاریخ ندارند!...
دوستت دارم
امضا
بدون تاریخ
 
نمیدانم از کجا شروع کنم. چندساعت پیش عصبی و ناراحت بودم و الان حس خوبی دارم. زندگی را دوست دارم. خانه ام را دوست دارم و این تنها چیز خوبی است که قرنطینه کردن برایم داشت. خانه ام را با تمام جزییاتش دوست دارم. البته هیچوقت متوجه این زیبایی ها نشده بودم تا اینکه دوستم از همه ی زیبایی های خانه ام استوری گذاشت. دیوارهای خانه ام را دوست دارم. نقاشی های روی دیوار را دوست دارم. اینه ی سورریالم را دوست دارم. بخاری را دوست دارم. قوری و کتری و پوست پرتقال رو
تو را به جای همه کسانی که نشناخته‌ام دوست می دارمتو را به خاطر عطر نان گرمبرای برفی که آب می‌شود دوست می‌دارمتو را به جای همه کسانی که دوست نداشته‌ام دوست می‌دارمتو را به خاطر دوست داشتن دوست می‌دارمبرای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریختلبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می‌دارم
تو را به خاطر خاطره‌ها دوست می‌دارمبرای پشت کردن به آرزوهای محالبه خاطر نابودی توهم و خیال دوست می‌دارمتو را برای دوست داشتن دوست می‌دارمتو را به خاطر بوی لا
دوست دارم رهبرم رادلبر پیغمبر است/دوست دارم رهبرم را وارث برحیدراست/ازتباراهل بیت و آیت خوب خداست/دوست دارم رهبرم راجلوه ای ازکوثراست/اوپیام کربلا را میدهدبرمسلمین/دوست دارم رهبرم راآسمان رااختراست/میرود راه امام وهرشهیدی باهدف/دوست دارم رهبرم راشیعیان راسروراست/دشمنان دین ماراباز رسوامیکند/دوست دارم رهبرم رادشمن اوابتر است/اسوه والگوی خوبی گشته آقا درجهان/دوست دارم رهبرم رابهر عالم گوهراست/شیعه باشدجانفدای حضرت سیدعلی/دوست دارم ره
دوستت دارم...
به سان یک دیوانه، به سان یک سرباز 
به سان یک ستاره سینما 
دوستت دارم، به سان یک گرگ، به سان یک پادشاه 
به سان انسانی که من نیستم 
میدانی من اینگونه دوستت دارم
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که آب می شود دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخند
دستام خواب رفته‌.
ذره‌ای می‌دونم چی درسته؟ نه.
ذره‌ای تلاش می‌کنم در جهت فهمیدن؟ نه.
حال دارم؟ نه.
خوش‌حالم؟ نه.
ناراحتم؟ نه.
مهمه برام چیزی؟ نه.
با خودم روراستم؟ نه.
حوصله‌ی چیزی رو دارم؟ نه.
اصلا ایده‌ای دارم چی کار دارم می‌کنم؟ نه.
اصلا کاری می‌کنم؟ نه.
این جا رو دوست دارم؟ نه.
جای دیگه‌ای رو دوست دارم؟ نه.
todo: add more useless q&a
آه... الکی سخت می‌گیرم. :)
متنفرم از بی نتی!
همین الان فیلم جوکرو دیدم و‌ دوست دارم برم نقدهاشو بخونم دوست دارم برم تو اینستا انقدر توی هشتگ جوکر غرق بشم که بمیرم دوست دارم‌ انقدر برم‌ توی اینستاگرام نظرات زیر پست های جوکرو بخونم که مغزم بپاچه روی گوشی.
دوست دارم بتونم برم خود فیلمو دانلود کنم و هزاردفعه ببینمش نه فقط یبار با برنامه ی لنز رو صفحه ی کوچیک موبایل!دوست دارم برم تو سینما جوکرو ببینم.دوست دارم برم هزار تا فیلم دیگه از خواکین فینکس دانلود کنم ببینم دوست دا
اوضاع کوچ خوبه و من دارم بهترین حالتهای اینروزا رو تجربه میکنم، بدون فکر و خیال الکی و بدون دلیل، واقعا فاصله گرفتن از فضای مجازی و برنامهای چتی مختلف حال ادمو خوب میکنه، منکه حسابی راضی ام و دارم با جون و دل باشگاه و کلاس زبانمو میرم و وقتمو صرف درسم میکنم، جایی که واقعا باید، وقت میذارم و زندگیمو میگذرونم، از خودم و تصمیماتم راضی ام خیلی خوبه که حسم خوبه:-)
اوضاع کوچ خوبه و من دارم بهترین حالتهای اینروزا رو تجربه میکنم، بدون فکر و خیال الکی و بدون دلیل، واقعا فاصله گرفتن از فضای مجازی و برنامهای چتی مختلف حال ادمو خوب میکنه، منکه حسابی راضی ام و دارم با جون و دل باشگاه و کلاس زبانمو میرم و وقتمو صرف درسم میکنم، جایی که واقعا باید، وقت میذارم و زندگیمو میگذرونم، از خودم و تصمیماتم راضی ام خیلی خوبه که حسم خوبه:-)
یه عشق عجیبی دارم که البته می دونم زیاده و اصلا هم خوب نیست ، اما چه کنم که وبلاگ نویسی رو خیلی دوست دارم .
دیروز
اتفاقی دو تا از وبلاگ های مربوط به سال 91-92 رو دیدم که خیلی برام جالب
بود .. نظر الانم نسبت به اون موقعم اینه که خیلی خنک بازی در میاوردم !
اصلا احساس می کنم که دیدگاهم نسبت به مطالب وبلاگ های قبلی خیلی متفاوت تر
و البته پخته تر شده .. بهرحال جای شکر داره و حداقل می دونم که از نظر
شخصیت و دیدگاهی یه تغییرات مثبتی کردم .
ولی این بار تصمیم
دوستم چند روز بود میگفت به یک اتفاق خوب نیاز دارم خانوادم خنثی شدن همه چز زیادی روزمره شده و اون اتفاق خوب قبولی خواهرش بود توی دانشگاه فرهنگیان .وقتی از خونه برگشت امید به زندگیش برگشته بود خوشحال بود .
من نه ته خط میدونید کجاست من مدتی اونجا خونم بود البته هنوزم هست هر روز برای کنکور تلاش میکنم ولی اتفاقات اطرافم پر از بار منفی ان مرگ مریضی حسادت توهین و خیلی چیزای دیگه پریشب دوتا امتحان داشتم حالم خوب نبود بدنم یخ بود پر از حسای بد به اضافه
بچه هاا من دارم میرم یه مدت بمیرم...
مامانم همه چیزو فهمید...
حالمم اصن خوب نیس...
واقن دارم میمیرم...
همتونو خیلی دوس دارم...
منو یادتون نره...
ددی اون فیکرم ترجمش میکنم...
ولی یکم دیر تر...
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
لیندا عاشقتم...
خداوندا❤ ترس های بی دلیلم را که ریشه در باور ضعیفم دارد از من بگیر؛ 
جاری کن چشمه ای از آرامش بی مثال خودت را بر قلبم ؛
و کنارم باش تا یادم بماند که اول و آخر تویی؛
و چون تو هستی پس ترسی نیست؛
دستهایم را که بگیری، 
چشم بسته بدون ترس و دلهره به دنبالت می آیم؛
و اعتماد و ایمان دارم که مرا به بهترین جایی می‌بری که میدانی
هم حس خوبی دارم هم حس بد. هم خوشحالم هم نیستم. خوشحالم چون شاغل شدم هدف دارم برای تایمم و خب این سرآغاز خیلی چیزاست برای.
ناراحتم چون بخور و بخواب تموم شده. دوست دارم هروقت دلم میخواد برم مسافرت بدون دغدغه. بدون مرخصی. مخصوصا تو پاییز و زمستون که همه جا خلوته و جون میده برای مسافرت.
تو تابستون هم ساعت کاریم از ۸:۳۰-۹ شروع میشه تا ۱ ظهر.
بابام میگن باید قرارداد کاری بنویسی.. ولی من مخالفم چون تا همین الانشم چند تا سمت دادن به منی که هنوز مدرک لیسانس
من آخر هفته ها رو دوست دارم چون تو، این روزا پیش مادرتی و خوشحالی. من تمام طول هفته برای آخر هفته لحظه شماری می کنم چون تو بی صبرانه منتظر رسیدن این روزی. بعد از آشنایی ما بهترین روز هفته در نظرم، از یکشنبه به پنجشنبه تغییر کرد چون روزی بود که تو بدون استثنا هر هفته منو دعوت می کردی خونتون. من، تو و مادرت. فقط خودمون سه تا. خونه ی مادرت تو خوشحال بودی. می خندیدی. لبخند یک لحظه هم از صورتت پاک نمی شد. تو مادرتو بی هوا بغل می کردی. هی بهش می گفتی که دل
پزشکی بدون کنکور
اگر شما جزء آن دسته از افرادی هستین که فقط پزشکی دوست دارین، به جای درستی رسیده اید و حتما نوشته های ما را با دقت بخوانید تا درباره پزشکی بدون کنکور بدانید، کاری که میکنیم کاملن مناسب شماست، پزشکی بدون کنکورهمان عبارتی است که توضیح میدهد چطور یک مسیر را برای شما هموار و آماده عبور کرده ایم، می توانید کمی مطلب را مطالعه کنید و در این مسیر با ما همراه شوید تا به آمال و آرزوهای خود برسید، آرزو هایی که روزهایی نه چندان دور برا
دوستت می دارم و بیهوده پنهان می کنم 
خلق می دانند و من انکار ایشان می کنم
عشق بی هنگام من تا از گریبان سر کشید
از غم رسوا شدن سر در گریبان می کنم
سیمین_بهبهانی
.....
جهان نـو شد 
و من یک سالِ دیگر بیشتر دوستت دارم!
برای من فرقی ندارد
 نـو شدن در زمستان و ژانویه باشد 
یا در فروردین و بهار!
برای من هر روزی از دوست داشتنِ تو یعنی نو شدن!
یعنی بابا نوئل داشتن و حاجی فیروز دیدن!
یعنی تو را داشتن
بوییدن
نفس کشیدن!!...
لیلا_هنگروانی
.....
تو
بازمانده ی آخرین نس
من یک رگ بی خیالی دارم که محدود زمان هایی می آید سراغم؛ روزهای مهم، روزهایی که تصمیم توی اون روز سرنوشت سازه دعا دعا میکنم که روزِ رگ بی خیالی م نباشد که بخواهم بدون فکر، بدون در نظر گرفتن تمام تلاش هایم تسلیم شوم و بکشم زیر همه چیز و از آینده اش نترسم.
بنام خدایی که دوستش دارم
این وبلاگ اولین مکان برای نوشتن دیدگاه ها و عقاید نویسنده نیست ، شاید آخرین هم نباشد اما علاقه شدیدی به نوشتن دارم . گاهی با هویت واقعی نوشتم و گاهی هم بدون نام اما احساس می کنم هر چه گمنام تر باشی راحت تر می تونی بنویسی پس در این وبلاگ هم بدون نام خواهم نوشت ..
می دونم که نوشته هام همچین تحفه ای هم نیست ولی حداقل خودمو که می تونه آروم کنه
پس بزن بریم :)
امروز سحر خواب موندم و بدون سحری روزه گرفتم تموم روز از سر درد داشتم میمردم و ۴ساعت ظهر خوابیدم و همش روی پاور سیوینگ بودم! افطارمو با خامه نارنجکی(نون خامه ای) باز کردم :)) 
حس میکنم دارم استیبل میشم و به یک ثباتی از نظر شخصیتی دارم میرسم.به عبارتی دارم بزرگ میشم.دیگه نگران قضاوت های مردم نیستم! نگران حرف های مردم هم نیستم ،من اونقدر عاقل و بالغ شدم که بفهمم چی درسته و چی غلط،۲۰ و اندی سال دائم نگران حرف مردم بودم از الان به بعد میخوام برای دل خ
من یه دختر با کت بلند آبی روشن و شالگردن پهن خاکستری ام. کلی چیز هست که میخوام یاد بگیرم و بقیه عمرم رو دارم که برای این یاد گرفتن ها خرج کنم. کلی احتمالات خوب جلوی پام قرار گرفته و قراره بگیره، و دوست داشتنی ترین لپ تاپ، هدفون، هارد و قلم نوری دنیا رو دارم. اسماشون به ترتیب اورانوس، هرمس، حلقه زحل و مارسه. میتونم به اکسو و بی‌توبی عزیزم گوش بدم و برم دنبال چیزایی که دوست دارم.من خوشحال و خوش بختم و در ضمن، امتحان امروزم رو هم بدون اینکه برای خو
دوست دارم کمی آرام بخوابم
کمی بی دغدغه 
کمی بدون هیچ فکر و خیالی
بدون هیچ مزاحمتی
خواب راه فرار خوبی است از فکر نکردن
و فکر کردن واااااای چه کار بزرگی است
به هرچه فکر مکینی میفهمی باید به چیزهای دیگری هم فکر کنی
فکر کنی و فکر کنی و فکر کنی
اینقدر که دیگر کلافه میشوی
میفهمی فقط مرگ تو را نجات خواهد
میبینی که دنیا به فکر کردن اهمیت نمیدهد
هر کس دنبال چیزی متفاوت است
تو اعتراض میکنی
که چی؟ که چی این همه هیاهو و عجله
برای چی؟ برای کی؟
خدا تو فقط ای
+کتاب دختری با هفت اسم رو در عرض یه روز خوندم. چون امروز حالم خوب نبود فقط کمی کار کردم و بعدش این کتابو تموم کردم. فکر میکردم خیلی چیزا از کره شمالی میدونم اما فهمیدم که از اونی که میدونستم بدتره.
 
+بالاخره به این نتیجه رسیدم پلنر نیاز دارم و یکی خریدم. خیلی هم ذوق زده ام، از رنگی رنگی
 
+امشب مامانم رو بغل کرده بودم و اتفاقی صدای قلبشو شنیدم، فهمیدم که چه خوشبختم مادر و پدر و خواهرم و مادربزرگمو در کنار خودم دارم. و چقدر باید قدردان تر باشم . من
+ فکر می کردم دارم زندگی می کنم تا اون اومد
- زندگی تو بهم ریخت؟
+ نه بهم زندگی کردن یاد داد
- عجب
+ اگه قلبت گفت: بمیر، بمیر
- چرا؟!
+ آخه فرداش می فهمی زندگی بدون قلب از مرگ بدتره
- اگه عشقت بره، اونوقت میمیری؟
+ هنوز عاشق نشدی
- چطور؟!
+ از سوالت مشخصه
دوست دارم انقدر پول داشته باشم که برم چندتا مغازه یه عالمه کاکائو با برندهای مختلف(شکلات نه ها) بخرم بدون هیچ دغدغه ای بدون اینکه نگران باشم پولش چند میشه یا باید صرفه جویی یا پس انداز کنمبدون اینکه اصلا ب این فکر کنم که چند میشه یه عالمه کاکائو داشته باشمو بشینم بخورم و از ترس تموم شدنش تو یخچال کنار نزارم
تو این روزهای نسبتا سخت و بد (از همه لحاظ )یکی از چیز هایی که خیلی دوسش دارم و بهم کمک میکنه تا همه چیز رو درک کنم موزیک هست.البته نه هر موسیقی ؛ یک خواننده هست که واقعا دوسش دارم و توی صداش دارو داره.
محمدرضا شایع. البته این به خاطر این نیست که اسم هامون یکیه به خاطر اینکه توی موزیکاش چرت و پرت نمیگه و قشنگ باهات دردودل میکنه.
از خودش به عنوان پروردگار قلم یاد میکنه ولی ازش به عنوان پروردگار خالی یاد میکنم.
(احتیاج دارم بهم اعتماد کنی بدون امضا
نیستی بگی امشب نود داره از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
دانلود آهنگ رضا یزدانی به نام هفته دلتنگی
کی گفته دیوونگی حد داره نیستی بگی بسیار دوسم دارم نیستی بگی امشب نود داره بدون تو که چیزی سیاست سابق نابود رفتیو به تو دلخوشی رفته رفتیو تیکه تیکه. با هر دوشنبه اشک میریزم کی بیان دیوونگی حد لاوجود بگی بسیار دوسم دارم لاوجود بگی امشب بدون تو که چیزی مثل سابق نیست.
ادامه مطلب
سلامباید عرض کنم خدمتتون که عجب سرعتی دارم من!75 گیگ تو یه هفته!!!باورتون میشه؟75 گیگ اینترنت بی زبون رو از اول هفته تا حالا تموم کردمیا من سرعتی فرا انسانی دارم،یا ایرانسل بدون اینکه حتی یه فیلم دانلود کنما!اون 118000 تومن من چی میشه حالا؟عجبا ...اگه میرفتم یه مودم وای فای میخریدم به صرفه تر نبود؟
روز های بهتری می آید
چون اعتقاد دارم که روزگارِ آفتاب سوخته پوست می اندازد.
چون اعتقاد دارم  اگر غصه هست یواش یواش جاشو خوشحالی میگیره، اگه دلتنگی هست خیلی آهسته اما بالاخره دیدار رو میرسونه و اگه بغض هست به مرور لبخند ها واقعی تر میشه.
  اعتقاد دارم ، چون میدونم همونقدر که خوشحالی عمر داره، غم هم یه زمانی داره، میمیره، تموم میشه، میریزه و دوباره برگ های سبز ِ حال خوش جوونه میزنن.
 چون دیده بودم روزایی رو که تموم شد و روزگار، پوست تازه ای به خ
کارهای آخر سالی خودم رو کردم و تموم کردم و بدون هیچ کار مونده میتونم برم به سال بعد و خیلی زود تر از اون چیزی که فکرشم میکردم تمام شد . حال می‌تونم به همون سکوتی که داشتم انتظارش رو می‌کشیدم برم . ولی فکر می‌کنم توی این مدت وبلاگ رو به روز کنم و یک چیزهایی بنویسم . یا حداقل اگر نمی‌نویسم وبلاگ بخونم و توی وبلاگ‌ها نظر بگذارم . این برنامه رو دارم . باید دید برنامه چی میشه .قصد کتاب خوندن دارم و کلی هم براش برنامه ریزی کردم . در مورد پست قبلی بحث ت
نمیدونم حسم بهت چیه نمیدونم الان در چه حالی هستی فقط میخوام که فراموش بشیم همدیگه رو یادمون بره بیخیال هم بشیم و همیشه از هم دور باشیم 
غصه م گرفته ولی کتمانش میکنم و بی محلش میکنم که زخمام سر باز نکنن 
یه جا یه کلیپ دیدم که گفت اسم سه نفر که دوسشون داریو بگو بی اختیار اولی تو بودی در حالی که میدونم دیگه علاقه ای نیست. بی وققه دارم سعی میکنم تو ذهنم بی محلت کنم و بی خیالت شم و کم کم فراموشم شی. صداتو یادم رفته تمام رختم یادم رفته. نیم رختو یادمه و
 
به سر سربند یازهرا به دستم بیرق سقا به لب ذکر دعا دارمبه خون دل رفیقانم رهاگشتند وحیرانم هوای کربلا دارمگریه کن عزای تو دل گشته مبتلای توآقای غیرت وادب دلها همه فدای توارباب حسین ارباب حسین ارباب حسین ارباب حسین (2)دل سردم به خون خفته غم عشق ترا گفته ببین از دیده خون بارمشکسته بال و پر ماندم غم عشق ترا خواندم هوای کربلا دارمدلتنگ روضه هات منم عمریه مبتلات منمکاشکی بگن که اربعین راهی کربلا منمارباب حسین ارباب حسین ارباب حسین ارباب حسین (2)دل
مداح با صدایی که نایی برایش نمانده و از عمق دلش می‌آید می‌خواند.‌..
تو این دنیا
من تو رو دارم...
بهت خیلی
خیلییی بدهکارم...
بذار عالم همه بدونن من... دوست دارم...
کمم اما
عاشقت هستم...بهت خیلیی خیلییی وابستم...
به غیر از تو، من کی رو دارم
دوست دارم...
.
قبلا هم پرسیده بودم آیا ما را هم با همه خطاهایمان به اندازه علی اکبرتان دوست دارید؟
فکر می کنم از این به بعد زندگیم همین یک ذره حرف واسه گفتن رو نداشته باشه. کاملن مشخصه، یه دوره افسردگی دیگه و بعدشم ادامه روتین امیدوارانه بدون هیچ موفقیتی. امید مزخرف ترین احساس بشریه. من الکی خودم رو گول زدم. قرار نیست اتفاق خاصی بیفته. وقتی خونواده من، منو آدم حساب نمی کنن و بهم می گن تو نمی فهمی با اینکه خودشون منو تربیت کردن چه انتظاری از دنیا باید داشته باشم. غیر از تنفر و رنج چه هدیه ای گرفته م؟! الکی فکر کردم دارم رشد می کنم ولی نمی دونم د
کاش کسی وجود داشت و بدون هیچ انتظاری هرصبح در گوشم تکرار می‌کرد :(دوستت دارم. برای هرچیزی که الان هستی دوستت دارم.)
کاش دستی برای گرفتن و قدم زدن. لبخندی برای دل گرمی دادن. سینه ای برای به آغوش کشیدن وحتی گریه کردن. فقط برای این لحظه وجود داشت.. 
. زیاد میخوابم بد میخوام اعصابم خورده! خوشم نمیاد اینجوری باشم اصلا. اه
 دارم
کتاب خودت باش دختر رو میخوندم. هنوز پنج فصلشو خوندم و احساس میکنم ک
خیلی روم تاثیر گذاشته.حس بهتری دارم نسبت ب خودم و اعتماد بنفسم بالاتر
رفته. انگار خودمو بیشتر دوس دارم.برای خودم احترام بیشتری قائلم. هرچند با
اون مورد خواب م مشکل دارم اون قضیه ش جداس
بیشتر از هر چیزی نیاز به سکون دارم... اما معنای واژه ها برای من همیشه تا حدودی ساده ی پیچیده اند. نیاز به سکون نیاز روح من و نیاز اصلی ذهن من است. من از گذشته در حال عبورم و غمهای زیادی نیز نسبت به آینده دارم. غم و ترس با هم و این حالت مرا مدام به لرزش وا می دارد و اجازه هدف گیری به من نمی دهد و لذا من نیاز به سکون دارم. نیاز به رهایی ذهن دارم. نیاز به این دارم که به هیچ چیز نیندیشم. و این می تواند در بهبود سلامتی من موثر باشد. 
تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم فرهاد

انشا در مورد تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم
معنی بیت تو را ای کهن بوم وبر دوست دارم
دانلود کتاب تو را ای کهن بوم وبر دوست دارم

معنی شعر ز پوچ جهان هیچ اگر دوست دارم
دانلود آهنگ تو را ای کهن بوم وبر دوست دارم
انشا درمورد تورا ای کهن بوم و بر دوست دارم
ترجمه شعر کهن بوم و بر
عجب سهم بزرگی داریم از آزادی.یک شبه، یا بهتر بگم یک دقیقه‌ای ارتباطمون رو با تمام جهان از دست دادیم. با این اوضاعی که برای اینترنت درست شده نه می‌تونم بخونم، نه بنویسم، نه کار کنم، نه با کسی در ارتباط باشم. مثل این می‌مونه که همه‌ی دارایی‌هام از دست رفته باشه :) در حال حاضر تنها صفحه‌م همینه که از اول هم قرار نبوده برای چیزی جز شعر و متن ادبی استفاده شه. همه‌ی حرف‌های شخصیم رو دارم فقط و فقط برای خودم می‌نویسم. بدون خواننده، بدون شنونده، ب
,    ,    متن آهنگ مسعود بختیاری گل ناز دارم,    دانلود آهنگ گل ناز دارم مسعود بختیاری 320,    اهنگ لری گل ناز دارم مه شو تارم,    مسعود بختیاری gol-e naz,    دانلود آهنگ گل ناز دارم مهرنوش مختاری,    دانلود آهنگ گل ناز دارم مهدی در استیج,    دانلود اهنگ مسعود بختیاری دی بلال,    دانلود آهنگ گل ناز دارم موسی موسوی,    اهنگ معین گل ناز دارم مه شو تارم,   
 
ببین ، من از خدامه منو یکی از اون انبار کوفتی پرت کنه بیرون،فکر کردی خیلی عاشق کارمم؟من دوست دارم شب که خوابیدم یکی با دیلم بکوبه تو سرم صبح بلند نشم برم اونجا دوباره لیست ورود وخروج امضا کنم.من بخاطر ماهی سیصد تومن باید از هرچی دوست دارم بگذرم ؟ 
 
دیالوگ/صابر ابر
هوالرئوف الرحیم
برام جالبه.
این دومین هفته ست که بدون نیت قبلی، در زمان حادثه، دارم آرامش قبل از طوفن رو گوش می دم و زار می زنم و یهو حواسم به ساعت جمع میشه و باز هنوز برای فاتحه خوندن دو به شک هستم.
اون دست. اون دست بخاطرم میاد و ... مجاب میشم به خوندن فاتحه و صلوات.
فردا هم که انشاالله بریم ببینیم حضرت آقا چی می فرمایند.
اصلا زن زندگی نیستم و نتونستم اون طور که قبل بودم بشم. دستم به آشپزی نمیره و یه خط درمیون و دست به عصا فقط دارم پیش می رم.
باورم ن
میدونید؟ من به یه روحانی که سوار سورتمه شهربازی شده زل نمیزنم. حتی اگه کسی با تعجب اونو بهم نشون بده واکنش تندی نشون میدم. ولی یه جایی توی عمق وجودم، برای یه زمان خیلی کوتاه، شاید برای چند صدم ثانیه، حتی بدون اینکه خودم بفهمم، سورتمه و روحانی به عنوان دو چیز جمع ناپذیر بولد میشن.
میدونید؟ من به دختری که سیگار میکشه زل نمیزنم. چون از نگاه جنسیت زده متنفرم. خون خونم رو میخوره اگه کسی بگه دختر که سیگار نمیکشه. ولی برای یه زمان خیلی کوتاه، شاید برا
آخرین بار مامان گریه کرد و گفت شرمنده ام که ما سربار توییم، با همین یه جمله پای من رو تا ابد برای رفتن بست...
حالا هر شب احساس میشم اسب شدم و دارم توی یه قفس وسط یه دشت شیهه می کشم
می دونم بدون من خیلی تنها میشن اما به نظرم وقت رفتنه...
شما اولین آدمایی هستین که میدونین میخوام رها بشم توی دشت حتی اگر گرگی منتظرم باشه...
دارم میرم مصاحبه ی گفتمان ، بعد از تمام مشقت ها...!
قبلش هم یه اتفاقاتی افتاد که دعای توبه خودش معین میکنه برام که چیا بودن...
محمد جواد جدیدا بدون اینکه به ما بگه از مدرسه میره خونه مامان بزرگم ، منم دم رفتنی با مامانم سر این قضیه بحث کردم...
نمیدونم این چه رفتار مضحکیه که من دارم ! مثلا میگم : دو روز قبل به مامان گفتم که من چهارشنبه ساعت ۵ میرم مصاحبه ، و الان مثل اینکه چیزی نمیدونه و انگار اولین بارشه  میگم دارم میرم مصاحبه ، میگه مصاحبه ی چی؟،، خ
به یه دلخوشی از ته دل = اهنگ احتیاج دارم شایع
+این پست رو به این خاطر نوشتم چون به یه اتفاق گنده نیاز دارم تا این زندگی از یک نواختی خارج شه 
از این سکون 
از این همه صبح بیدارشدنا و تا شب تو خونه بودن 
از این همه حس بد
از این همه ...
 
من ی دختر فراریم :) 
از خانواده:) 
دوستم میگه من پیش شما ی چیزی پیش خانواده ی چیز 
میگم من که تماما یا مجازیم یا فیلم و کتاب اصن سعی میکنم حرفی رد و بدل نشه!!
چرا اینقدررر بینمون اصطکاکه ..منو نمیفهمن
دارم عذاب میکشم :((
دارم روز شماری میکنم برای ٤روز درهفته رفتن ب خوابگاه ، شده پناهگاهم انگار 
له له میزنم کلاسا زود شرو شه من برم از اینجا
من اینجا اسیرم ...ی اسیر بدون انتخاب ..هه!
مینویسم که یادم بیاد چقدر دارم اذیت میشم که ب دختر ٢١ سالم اجازه بدم
این روزها عجیب دنبال دوستت دارم های زورکی میگردیم.دوستت دارم هایی که روی پله های برقی مترو و پشت تلفن از مخاطب خاص درخواست میکنیم و تا به زور نگوید من هم دوستت دارم
دکمه پایان مکالمه را نمی زنیم.
دوستت دارم هایی که هر چند دقیقه سراغ خط های کنار پیام میرویم تا ببینیم تیک خورده است و در جوابش هم نوشته من هم دوستت 
دارم؟..
گدایی عشق؟..گدایی دوستت دارم؟.
چه اشکالی دارد یک عاشق به معشوق یا برعکس معشوق به عاشق بگوید دوستت دارم؟
میدانید
این روزها باید
دانلود آهنگ غمگین و احساسی دلا امشب سفر دارم چه سودایی به سر دارم با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahang dela emshab safar daram chesodaei be sar daram
دانلود آهنگ دلا امشب سفر دارم چه سودایی به سر دارم
دلا؛ امشب سفر دارم…♩♪/
چه سودایی/ به سر دارم…♩♪/
حکایت های پر شرر دارم؛ چه بزمی با تو/ تا سحر دارم!♩♪/
دلا؛ امشب سفر دارم…♩♪/
چه سودایی/ به سر دارم…♩♪/
حکایت های پر شرر دارم؛ چه بزمی با تو/ تا سحر دارم!♩♪/
به پروازِ آسمانِ عشق… چه خوشرن
 دستمال را بر می دارم، گرد و خاک روی میزها و آینه ها را تمیز می کنم و جایشان دوستت دارم می گذارم. خانه را جارو می کنم و دوستت دارم هایم را می پاشم روی فرش های تمیز. به غذای در حال پخت ِروی گاز سر می زنم و چاشنی دوستت دارم اش را اندازه می کنم. جوراب هایت را بر میدارم و با دوستت دارم هایم کوک می زنم. دمنوش دوستت دارم را دم می گذارم تا بیایی. می آیی و دوستت دارم هایم را می نوشی و شام نخورده، از خستگی خوابت می برد. دوستت دارم هایم را مثل پتویی رویت می اند
هوالرئوف الرحیم
برام جالبه.
این دومین هفته ست که بدون نیت قبلی، در زمان حادثه، دارم "آرامش قبل از طوفان" رو گوش می دم و زار می زنم و یهو حواسم به ساعت جمع میشه. ساعت و دقیقه ی واقعه. و باز هنوز برای فاتحه خوندن دو به شک هستم.
اون دست. اون دست بخاطرم میاد و ... مجاب میشم به خوندن فاتحه و صلوات.
فردا هم که انشاالله بریم ببینیم حضرت آقا چی می فرمایند.
اصلا زن زندگی نیستم و نتونستم اون طور که قبل بودم بشم. دستم به آشپزی نمیره و یه خط درمیون و دست به عصا فق
احساس شادی و خوشحالی دارم. احساس تشکز از جان لایتناهی:) من از زندگیم و از همین الانم راضی ام. بی نهایت خودم رو دوست دارم و به اطرافیانم عشق میورزم.زندگی رو دوست دارم و بی نهایت بهش عشق میورزم.
تمرکز خوبی دارم و راحت از پس درسام بر میام.
در کل همه چی خوبه و من راضی ام.
برای هیچکس مهم نیست من گوشی ندارم
یعنی اهمیتی نداره
واقعا برام تعجب برانگیزه که حتی خانوادمم از اینکه تو راه موندم چون گوشی نداشتم هیچ واکنشی نشون ندادن
فقط دعوام کردن چرا نگفتم دوستم منو میرسونه !!! من موندم دقیقا با چه وسیله ای بهشون اطلاع میدادم؟
حتی کسی که ادعا میکنه دوستم داره هم تلاشی نمیکنه 
براش مهم نیست
براش مهم نیست دارم با تلفن خونه بهش میزنگم
حتی نگفت بهم حتی شده پنجاه تومن کمک میکنه که گوشی بخرم
حتی نگفت گوشی قبلیتو بده تعمیر کن
بچه ها می‌گویند: بیا یک نصف روز جمعه را برویم دربند. خودم را می‌شناسم. می‌دانم بدون خانواده دلبندم و بدون آقای نیامده ام نمیتوانم خوش بگذرانم و تنها وقتم هدر می‌رود. برنامه ریزی درسی را بهانه کرده و میپیچانم. 
آقاییِ خوجگلم! اگر میبودی، این روزها کمتر سخت می‌گذشت. به قول شاعر: حال من خوب است؛ اما با تو بهتر میشوم.
اگر آمدی، قدومت روی چشم. نیامدی هم اتفاق خاصی نمی افتد. من حالم خوب است و دارم زندگی میکنم. شاید سخت. ولی خوب.
مگه من نمیدونم
خیلی خوب میدونم که این کارام چقدر اشتباه و غلطه
اما کمبود دارم...اره من اعتراف میکنم کمبود دارم
پراز عقدم....
نیاز دارم ....
چقدر عوض شدم....
دارم بد میشم
نه میگم بذار یکبارم من بد بشم ببینم اینای که بد هستن و همه چی دارن منم داشته باشم
خودت منو عوض کردی ...
هیچ کس کاری نکرد..خودت کردی
گمان مکن دل شبها دو چشم تر دارم/**/شبیه شمعم و در سینه ام شرر دارم
تو می‌روی و مرا هم نمی بری آری/**/پس از تو همدم چاهم خودم خبر دارم
تنت سبک شده اما غم تو سنگین است/**/چگونه اینهمه غم را به شانه بردارم
چطور داغ تو را روی سینه بگذارم/**/مگر به وسعت هفت آسمان جگر دارم
سحر نیامده از خانه ام سفر کردی/**/تو فکر میکنی اینجا دگر سحر دارم
چقدر مثل توام من خودت تماشا کن/**/اگرچه خیبری ام دست بر کمر دارم
برای دووم آوردن تا نیمه شب به چُرت ظهرم احتیاج دارم...دو ماه میشه که قرصهام رو نخوردم و دلیلش این بوده که داروخانه بدون نسخه داروی روانپزشکی نمیده و خودمم هنوز نظام پزشکی ندارم و وقت سر زدن به پزشکمم همینطور...
دوماه بدون قرص با آرامش خوابیدم و باز انگار برگشتم به سیر سابق...شب خوابم نمیبره و ظهر هم به همون روال...تو این داغی هوا رفتن برق هم شده قوز بالا قوز...
من تسلیمم...قرصهام رو بهم برگردونین!
باز می خواهم از تو بگویم و این تکرار کلمات نیست، عطش عشق هست که می تراود و از درونم می جوشد. نمی دانم، نشمرده ام، نخواهم شمرد. چند بار گفته ام؟ چند بار خواهم گفت؟ که دوستت دارم. بگذار حتی بچه گانه باشد اما بگویم: دوستت دارم. بگذار عادی باشد نه شاعرانه اما بگویم: دوستت دارم. جز خدا چه کسی می داند، بعد از مرگم نگویم؟ دوستت دارم.باران می باربد و من در انتظارم تا اذان بگویند. آنگاه جا نمازم را بر می دارم و به حیاط پشتی می روم و در زیر درخت نارنج با گنجش
نباید دلتنگت باشم اما هستم، نباید به چشمانت فکر کنم اما می‌کنم، نباید آهنگ صدایت را به‌یاد بیاورم اما می‌آورم، نباید لبخندت گاه و بی‌‌گاه جلوی چشمانم جان بگیرد اما می‌گیرد. چرا این‌گونه زنده‌ای در من؟ هر شب فغانم به آسمان می‌رود از دست خاطراتت. نمی‌توانم فراموشت کنم، نمی‌توانم دنیا را بدون تو به‌یاد بیاورم، نمی‌توانم به دست‌هایت فکر نکنم. دارم دیوانه می‌شوم بدون تو؛ دارم کم می‌آورم، دارم هلاک می‌شوم از دلتنگی. بیا و به من بازگرد
چند روزیه که یکم حس عجیبی داشتم. پس به خدم گفتم دلیلش چیه؟ چرا این طوری شدم؟
یکم کهخ فکر کردم دیدم همش تقصیر خودمه. این که مدام دارم در شبکه های اجتماعی می گردم و بقیه رو با خودم مقایسه می کنم. نمی دونم که این ها بهترین لحظات عمرشون رو با ادیت اونجا قرار دادن و من همش می گم: چرا توی خونه تنها نشستم؟
خوب دلیلش معلومه من باید یکم فکر می کردم.
کلا دیدم اینطوری نمیشه کل شبکه های اجتماعی رو پاک کردم تا دوباره شروع کنم. الانم خدارو شکر خالم خیلی بهتره چ
تجربه ی خواب تدریجی را بر خواب دفعی ، ترجیح می دهم. تجربه ی انتقال را دوست دارم. حس سبکی به خواب رفتن  و انتقال به دنیای خواب به تجربه ی مستی می ماند .مستی بدون «می» . جسمت سبک می شود و کم کم ...  .
چه حیف که بیشتر اوقات این حس را نمی یابم و این اتفاق به یک باره می افتد.
تدریج در بخواب رفتن را دوست دارم.
خیلی دوستون دارم، خیلی قشنگ میخندید، خیلی دوستون دارم... خیلی خوب آدمای اطرافتونو درک میکنید، اذیت میشم که نمیتونم اونی که میخوایید باشم... من خیلی دوستون دارم ... نمیتونم درست ازتون تعریف کنم فقط میدونم خیلی دوسِتون دارم.
خدا حفظتون کنه و برای من نگهتون داره، آمین:)
ب.د.س.ف.و.د.ح.ز.......
خانومم سعید شایاس
متن آهنگ سعید شایاس به نام خانومم


از تو چه پنهون هنوز دوست دارم من عادی نه یه جور خاص دوست دارم منمیدونی تو دلم میمونی همیشهبدون تو نمیشه بدون تو نمیشهمیدونی که نمیشه به تو دل نداددل من تورو میخواد این دل من تورو میخواد(خانومم نفسم ای جونماز اینکه پیشمی ممنونممدیونم به تو و احساسیکه دارم و روش حساسی)۲حس و حال دلم میدونی به تو خاصهکی میتونه این همه پای دل تو وایسهکی میتونه این همه پای دل تو وایسهاز علاقم به تو میدونی که ک
اولین باری که دیدمش، دقیقا مطمئن نبودم که دوستش دارم..
اولین باری که دلم خواست بغلش کنم، فهمیدم عاشقش شدم..
به خودم که اومدم، دیدم تموم زندگیم شده
هنوزم برام هر بیست و چهار ساعت می‌شه یه شبانه روز
هنوزم هفته، هفت روز داره و به هر دوازده ماه می‌گن یه سال.
اما
بدون اون انگار، روزا کوتاه‌تر میشه و دلِ آسمون بیشتر می‌گیره
بدون اون چاه تنهاییم عمیق‌تر میشه و هر شب بارون میاد
انگار فقط اومده که بفهمم، روزای بدون اون، اسمش "زندگی" نیست..

ادامه مطلب
سلام سیدالان که دارم اینو مینویسم تصورم اینه که در محضرتم و سرم پائینه / شرمندتم و شرمنده مادرت! / خیلی وقته بهت سر نزدم / قرار بود هفته ای یکبار بیام پیشت / نشد که بشه شرم حضور داشتم / ولی اگر فرض بگیریم امروز آخرین روز ساله من ۱۰ روزه که دارم بهتر و با گناه کمتر زندگی میکنم / از خدا میخوام، توهم کمکم کن و از بقیه برام کمک بگیر / کمکم کن بتونم مثل تو ( نه به اندازۀ تو ولی مثل تو) کار و تلاش کنم۱ / دلتنگتم / راستی جدیدا دارم به هنرم علاقه مند میشم (^_^) / ا
یه دوستی دارم اسم وبلاگشو گذاشته "پیدای پنهان". 
یه دوستی دارم هر وقت نیاز دارم، هست. وقت گریه برام شانه می شه. وقت خنده باهام همراه میشه. تو خوشیام اولین تبریکا از اونه. وقت ناراحتی، اولین تسلیت. 
وقتی کاری داشته باشم، دریغ نمی کنه. از خواهر نداشته بهم نزدیک تره. دوستی که هر وقت صفحه ی وبلاگمو باز می کنم با خودم فکر میکنم شاید تنها کسی باشه که اینقدر دقیق متنامو می خونه. باهام همدلی می کنه. منو آروم میکنه. 
دوستی دارم که چندین ساله با همیم. نه بر
بیست وهشت سال در یک خانواده شلوغ ،بدون محبت پدر و مادر رشد کردم، جنگیدم و بزرگ شدم . بزرگ شدم ، مستقل شدم و ازدواج کردم.
و الان ده سال بدون عشق، بدون محبت و بدون دلبستگی دارم ادامه میدم. چون نمیخوام به گذشته برگردم. چون ، انگار ، هنوز ، باید به جنگیدن ادامه بدم .دوباره باید بجنگم .
شاید هم من قابلیت دریافت محبت و عشق را نداشته باشم.شاید اینقدر در دوران کودکی و نوجوانی و جوانی سنسورهای عاطفی من کم کار بوده اند که دیگر بلد نیستم محبت کنم و محبت دریا
دانلود آهنگ جدید محسن مهاجر به نام دوس دارم
Текст песни Doos Daram Mohsen Mohajer
دوست دارم بمونی پیشم من بدون تو دیوونه میشمЯ хотел бы, чтобы ты остался со мной, я сойду с ума без тебя
بیا بمون تا تو سرنوشتم اسمتو روی قلبم نوشتمДавай останемся, пока я не напишу твое имя на моем сердце в моей судьбе
تو همونی که من میخواستم پای تو وایسم تویی عزیز جونم

ادامه مطلب
من واژه ای را می شناسم
واژه ای سرشار از معجزه
واژه ای که بلندت می کند
وادارت میکند که تلاش کنی
واژه ای که باخودش
رویاهایی رادر ذهنت می آفریند
و خودش میگوید که این رویاها
دست یافتنی اند
زیرا من وجود دارم 
من در میان شب تار
در تاریکی یک غار
در هوای تار و
حال زار
وجود دارم
من همیشه و در هر حال
در اطراف تو پرسه زنان
و قدم زنان
هستم
اما تو
زمانی که به من پشت کنی
زندگی ات خاکستری خواهد شد
آنگاه است که خواهی مرد 
زیرا آدمی بدون امید می میرد...
سلام
یه برنامه سفر برای خودم جور میکنم. مهرماه که هوا خنک تر میشه. میرم مشهد. خلوت تر هم هست. 
دارم تمرکز می کنم. مقاله میخونه. یادداشت بر میدارم.
یه رژیم سخت هم گرفتم. بدون قند و نشاسته و .. یعنی کلا شیرینی و شکلات و نون و برنج و ماکارونی و ... نمیخورم.
بیشتر دارم تمرین اراده می کنم. این چند روز که خیلی خوب خودم را کنترل کردم.
کلا از اینکه تصمیم بگیرم و همه تلاشم را انجام بدم لذت ببرم. 
این یکی از ویژگی های شخصیتی خوب منه.
باز هم میخوام تصمیم بگیرم و ت
کتاب آخرین نامه در بطریشاعر: بنیامین دیلم کتولی

گرفتم عمر را در شیشه ی ساعت نگه دارمتو را در عکس کاش می شد از حرکت نگه دارم!تو میراث هزاران باغ سرسبزی و من بایدگلی همچون تو را در خانه با دقّت نگه دارمزلیخا را بگو فهمیده ام دیگر نمی ارزدکه من این عشق را یک عمر با تهمت نگه دارمتو نیشابور نه، شیراز نه، آن کشوری هستیکه می کوشم تنش را دور از غارت نگه دارمکه می کوشم پس از هر بو*سه ای عطر دهانش راشبیه نامه ای سر بسته در پاکت نگه دارم
 
برای تهیه ی این
امروز همایش دفاع از حجاب و این چیزا بوده و باز هم زمانش رسیده که تلویزیون زنهای بی حجاب رو به عنوان شهروند حساب کرده و بدون شطرنجی کردن موهاشون توی گزارش اخبار نشون بده و حتی اونها رو آدم حساب کرده و باهاشون مصاحبه کنه!
و در نهایت هم به این نتیجه برسه که حجاب در کشور ما یک قانونه و باید به قانون عمل کرد!
من?احساس میکنم دوتا گوش مخملی دراز و یک دستگاه دُم دارم و به یک چراگاه و باری برای حملش احتیاج دارم:)
A letter to someone, anyone
سلام بهار کوچولوی عزیزم ،من بهار بیست سال بعدم میدونم از دیدن این نامه تعجب میکنی شاید حتی بترسی اما نه تعجب کن نه بترس.
میخوام بهت بگم همه ادمایی که بهت آسیب میزنن ،یه سری زخم دارن. اونا میخوان تو هم همون دردی رو بکشی که اونا میکشن ،البته از قصد نیست ها ...روش زندگیشون اینه...
میدونی باید چیکار کنی؟ 
بزارشون پشت سرت...
میدونی که دوستت دارم؟ 
خب اگه نمیدونی بدون خیلی دوستت دارم‌.
بهار بیست و چند سال بعد
به عقل جمعیت با سواد شک دارم 
به عشق،  هرچه که داد و نداد شک دارم 
به آسمان و زمینِ منِ هوایی تو 
به عمر آدمِ رفته به باد شک دارم 
به تو که داعیه ی فهم بیشتر داری 
به خود به آینه خیلی زیاد شک دارم 
به انتزاع و تخیل به پیچش ذهنی 
به کلِ فلسفه ی اعتماد شک دارم 
چقدر جای تو خالیست در تمام تنم
چقدر من به همین اعتیاد شک دارم 
 شکسته اند پر هرکه اهل پرواز است 
سکوت کن که به هر انتقاد شک دارم 
بهشت را به بهانه نمی دهند و تویی 
اگر بهانه به روز معاد شک دار
آهنگ گوش می دم تا مغزم کار کنه ، آدامس می خورم که خوابم نبره تا این طرح پژوهشو بنویسم
و دارم به این فکر می کنم که واقعا مغزم بدون آهنگ گوش دادن کار نمی کنه؟
احتمالا برای کارهایی مجبور باشم انجام بدم یا وقتایی که خسته باشم ! نمی دونم امیدوارم این طور باشه
+ همه کارهای این ترمو گذاشتم برای هفته آخر. قشنگ لفتشون دادم تا برسم به هفته آخر 
+ از این که احتمال زیادی وجود داره که بعد از این روزها و چند هفته ، دیگه پامو هیچ دانشگاهی نزارم ، حس مبهم خوبی دا
دارم تبدیل می‌شوم به تنهاییِ مطلق و این گزاره یک گزاره ی استعاری یا تلویحی نیست. به دست‌هام نگاه می‌کنم و چرخش فرفره‌وارشان روی کاغذ، به چشم‌هام که از خط‌ها جدا نمی‌شود، به خودم که نگاه می‌کنم انگار سر و تن و بدنی برایم نمانده، دو تا چشم دارم که آن را هم احتمالن هنوز برای گرفتن دیتا از محیط می‌خواهم، وگرنه رگ و پی و زبان و همه‌ام تبدیل شده به باد هوا. یک خروار شاهد مثال هم دارم: امروز نشسته بودم در ایستگاه اتوبوس و به کائنات چنگ می‌انداخ
دارم تبدیل می‌شوم به تنهاییِ مطلق و این گزاره یک گزاره ی استعاری یا تلویحی نیست. به دست‌هام نگاه می‌کنم و چرخش فرفره‌وارشان روی کاغذ، به چشم‌هام که از خط‌ها جدا نمی‌شود، به خودم که نگاه می‌کنم انگار سر و تن و بدنی برایم نمانده، دو تا چشم دارم که آن را هم احتمالن هنوز برای گرفتن دیتا از محیط می‌خواهم، وگرنه رگ و پی و زبان و همه‌ام تبدیل شده به باد هوا. یک خروار شاهد مثال هم دارم: امروز نشسته بودم در ایستگاه اتوبوس و به کائنات چنگ می‌انداخ
با حال خیلی بدی که اثرات مصرف داروهام بود یکماه رو سر کردم بدون انگیزه بدون تلاش بدون برنامه ولی بعد از مصرف نکردن حس خوبی دارم و دوباره برگشتم به زندگی خداروشکر این آخرین دوره بود حالا می تونم راحت زندگی کنم.
حال و حوصله ها همه گرفته و ناامید و نگران خداروشکر که کنکور دارم و حداقل اونقدر حال و هوام درگیر این مسائل نیست.
این هفته قشنگ ترین هوا رو داشتم همش برف و بارون ولی نزدیک یک ماهی میشه که از خونه بیرون نرفتم برای گردش فقط آزمون میرم دوهفت
یکی را دوست می دارم
ولی افسوس او هرگز نمیداند
نگاهش میکنم شاید
بخواند از نگاه من
که او را دوست می دارم
ولی افسوس او هرگز نمیداند
به برگ گل نوشتم من
که او را دوست می دارم
ولی افسوس او گل را
به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند
به مهتاب گفتم ای مه تاب
سر راهت به کوی او
سلام من رسان و گو
تو را من دوست می دارم
ولی افسوس چون مهتاب به روی بسترش لغزید
یکی ابر سیه آمد که روی ماه تابان را بپوشانید
صبا را دیدم و گفتم صبا دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم تو ر
ساعت ۱۲ س و تازه از خواب بیدار شدم. 
بین خواب و بیداری به این فکر میکردم که همیشه از این مینالیدم که وقت ندارم و کلی کار دارم
اما الان که وقت دارم، فقط دارم تلف میکنم وقتمو... ، با خواب و فیلم و ... 
وقتشه دست به کار شم و کارو ادامه بدم. 
با وسط کار ول کردن، نتیجه مثبتی به دست نمیاد...
خدافظ....
یک. اینکه خودخواهمو قبول دارم. لجباز رو هم خب، آره ولی زیاد طول نمیکشه که از بین میره. راستش دلم میخواست اینجاننویسم. یعنی میخواستم یه جایی بنویسم که کسی نباشه و نخونه. این از لج بازی میاد ولی الان که اینجا دارم مینویسم گواه بر اینه که اونقدرم لجباز نیستم. دو. الان که اینجا نشستم و دارم مینویس دمای تهران ۴۰ درجه ست و من بدون کولر پشت لپ تاپ دارم هم زمان با عرق ریختن تایپ میکنم. با گرمای به این شدیدی چجوری میشه کار کرد؟ مانتو تیشرت و روسری هم تاث
خودمو سپردم به باد یعنی بدون چرخش خاسی جهت صاف رو انتخاب کردم مث بقیهی زندگیم نمیدونم شهامت چرخش ندارم یا به باده زندگی اعتماد دارم نمیدونم ولی میدونم دارم میرینمم به یه چیزی میدونم نمیتونم به حس ششمم اعتماد کنم از ترفی اگه به اون اعتمتد نکنم اینکه توی مردم چی میگزره رو با چی باید در بیارم؟؟خلاصه که حس ششمم رفته عقب نشسته و میگه ریدی مشتیییییی یکم صب کن تا ببینی هیج جامو نمیتونی بخوری وقتی یه چی میگم گوش کن
با اصرار بابا قرار شد زودتر مراسمی داشته باشیم تا بتونیم همدیگه رو رسمی توی جامعه و بین دو خونواده معرفی کنیم
این چند وقت من ۳ بار و اون ۲ بار بدون خونواده هامون به خونه همدیگه سر زدیم...و من هربار استرس دیدار اون باخونوادمو داشتم...الف خیلی باهوشه...هربار بدون اینکه من از این ترسم حرف بزنم ...بغلم میکنه و میگه اختلاف تو همه خونواده ها هست...طلاق عاطفی تو خونواده ها قدیمی زیاد هست...بهم میگه نترس من خودم از پس خونوادت بر میام...
این روزا پر از استرسم
سه روز مستمر است در حال نوشتنم. صبح با استرس تعویق کارهایم از خواب بیدار می‌شوم. همین طور که چشمانم را باز می‌کنم، کیف لپ تاپ را با دستم جلو می‌کشم و سرم را از روی بالشت برمی‌دارم و به جایش لپ تاپ را می‌گذارم. تق تق تق چیزهایی که ته ذهنم شناور هستند را روی صفحه می‌آورم و یکی یکی جلوی پروژه‌هایی که باید بنویسم و ایمیل کنم را خط می‌زنم.
شب‌ها با چشمانی دردآلود و دستانی که سر انگشتانش پینه بسته پتو را روی خودم می‌کشم و می‌خوابم و حتی در خواب
 گاهی وقت ها از خیلی ها میتونی راحت دل بکنی ، دلتنگشون نشی .ولی بعضی ها تو دلت میمونن و هر کاری کنی فراموش نمیشن .
مثل ...خیلی باهات حرف دارمبه اندازه این سه سالبه اندازه همه این دوری هااما توی دو جمله همه این حرف ها خلاصه میشه:-دوستت دارم-خیلی دلم برات تنگ شده
ساعت هشت بیخیال حال دلم
 همینجوری ک وایسادی...یهو چشاتو ببندم..
بگم
دوست دارم
دوست دارم
دوست دارم
با تموم بی قراریام دوست دارم
با تموم نفسام دوست دارم
با تموم من دوست دارم
دستمو بردارم از رو چشمات
بوسشون کنم
آروم زل بزنم بهت بگم
دارمت.......
یکی از چیزای جالبی که توی دوره دانشگاه بهش رسیدم اینه که ترم های فرد همیشه یه چالشی داشتم.برعکس ترم های زوج که نسبتا بی حادثه بوده.
چالش این ترمم شناخت یه سری آدماست.یا در اصل شناخت خودم که چقدر ذهنم میتونه در مورد چیزایی که اطمینان داره اشتباه کنه.چیزایی که توی اتفاق افتادنشون شکی نداشتم خیلی آسون یه جوری نشدن که خودمم از نشدنشون در تعجبم هنوز.
خیلی اتفاقا افتاده این مدت.اتفاقایی که حتی دوستای نزدیکم هم ازشون بی خبرن.یه کانال زدم توی تلگرا
عشقش داشت میخندید بهش بلند بلند قهقه میزد 
مرد از جاش بلند شد اروم گف بسه!
زن ادامه داد بلندتر و بیشتر خندید مرد سمتش اومد و فریاد زد ایوی بسه! 
مرد گلوی زنش فشرد گریه کرد و فریاد زد بسه! 
اونقدر فشار داد که از بی جان تو بغل مرد افتاد.
گریه‌ی مرد شدت گرفت سر زن توی سینه اش فشرد و محکم بغلش کرد و بین هق هق های مردانش مدام میگف "دوست دارم" ...."دوست دارم"..."دوست دارم"
در زیر لیست بسته های اینترنت بدون محدودیت زمانی آورده شده است:
1 گیگ بدون محدودیت زمانی = 6,000
2 گیگ بدون محدودیت زمانی = 11,000
3 گیگ بدون محدودیت زمانی = 15,500
4 گیگ بدون محدودیت زمانی = 20,000
5 گیگ بدون محدودیت زمانی + 500 مگ(یکماهه 6 تا 12 صبح) = 23,000
7 گیگ بدون محدودیت زمانی + 700 مگ(یکماهه 6 تا 12 صبح) = 27,500
10 گیگ بدون محدودیت زمانی + 1 گیگ(یکماهه 6 تا 12 صبح) = 33,000
توجه: منظور از بدون محدودیت زمانی چیست؟
منظور این است که تا زمانی که حجم بسته ی شما به پایان نرسیده است
شم
ما هیچ نیازی به دانستن برنامه‌نویسی و یا کد‌نویسی هم نخواهیم داشت و کلیه مراحل ساخت یک سایت واکنش‌گرا (Responsive) و کاملا پویا (Dynamic) را به همراه مزایای متعدد دیگری از جمله امنیت، سرعت و پایداری بالا که برای SEO بهینه شده را بدون کمترین زحمت انجام می‌دهیم.
با آموزش طراحی سایت بدون کدنویسی امکان پذیر هست.
احساس گناه می‌کنم به خاطر انفعال.ارزششو داره من برای بهتر کردن کشورم تلاش کنم؟!دلم میخواد داشته باشه،زندگی آزادانه دوست دارم،زندگی مرفه دوست دارم ولی بدون ایران انگار برام معنایی نداره.قبلا فکر می‌کردم برم خارج خیلی همه چیز زندگیم بهتر میشه و این حال بدم درست میشه..ولی از وقتی حال خوب رو بیشتر پیدا کردم،از وقتی فهمیدم منبعش بیش از خارج در درون خود ما آدماست زرق و برق خارج از ایران برام خیلی کم شده...حس می‌کنم یکی از بزرگترین دلبستگی‌های ز
سلام
امیدوارم اطرافیانت هم به اندازه من تو رو دوست داشته باشند.دوست دارم شب ها که میخوابی بهترین خواب ها را ببینی. نمیدانم چرا دارم برای تو مینویسم.حالم خوب نیست .اینجا در تنهایی روز به روز روحیه ام بدتر میشود.کاش میشد الان کنارم بودی .
همین که با دیدن عکسای جدیدت دلم ضعف نمیره، همین که شبا بدون گریه خوابم میبره. همین که دیگه از خاطره هات فرار نمیکنم. همین که واسه واکنش نشون دادن به حرکاتت هزار بار دو دو تا چهارتا نمیکنم، همین که میون حرفات دنبال استعاره و کنایه های معنادار نمیگردم؛ یعنی دارم دوباره "خودم" میشم. دارم ترمیم میشم از نو. دارم میگذرم از روزهایی که باید بگذرن.
اونقدر مینویسم که حتی واژه هام هم تو رو از یاد ببرن، اشتباه شیرینم :)
گاهی حس میکنم دیگه زندگیم بدون اون معنی نداره.این فکرهای قشنگی هستن اما بهترین چیزی که تو ذهنمه اینه. این حجم از عشق و دوست داشتن چطوری توی این دنیا جامیشه. شاید چون این فکر معماگونه ست دوستش دارم. 
 شروع زندگی مشترکمون با آقای میم،تا سه روز دیگه به دوسال میرسه .
بعد از ازدواج هم شبهای زیادی رو ازش دور خوابیدم.اما هرچی که میگذره،شبهای بدون میم جان سخت تر صبح میشن.
حیلی وقته وبلاگم آپدیت نشده.بهونه اش باشه سرِ بی خوابی شبانه ی شبی که ازش دور هست
احساس گناه می‌کنم به خاطر انفعال.ارزششو داره من برای بهتر کردن کشورم تلاش کنم؟!دلم میخواد داشته باشه،زندگی آزادانه دوست دارم،زندگی مرفه دوست دارم ولی بدون ایران انگار برام معنایی نداره.قبلا فکر می‌کردم برم خارج خیلی همه چیز زندگیم بهتر میشه و این حال بدم درست میشه..ولی از وقتی حال خوب رو بیشتر پیدا کردم،از وقتی فهمیدم منبعش بیش از خارج در درون خود ما آدماست زرق و برق خارج از ایران برام خیلی کم شده...حس می‌کنم یکی از بزرگترین دلبستگی‌های ز
                                                                          نویسنده: نرگس رضوی
یک لیوان آب را در نظر بگیرید
به نظر شما وزن آن چقدر است؟
خوب، من هم بدون وزن کردن وزن آن را نمی دانم
خوب، اگر من چند دقیقه آن را نگه دارم اتفاقی نمی افتد، ولی اگر چند ساعت آنرا نگه دارم دستم به درد خواهد آمد. ولی اگر یک روز کامل آن را نگه دارم دستم فلج خواهد شد.
خوب به نظر شما من چه کنم که چنین اتفاقی نیفتد؟
درست است، فقط باید آنرا زمین بگذارم، مشکلات هم همینطورند. اگ
دیگر از باریدن خبری نیست. دیگر از خندیدن اثری نیست زیرا دیگر دوست داشتن در کلبه دلم اقامت نمی کند! مثل همیشه کلمه معروف را بازگو می کنم: پشیمانم...
اما بی تاثیر هست زمانی که ابرها دیگر از این آسمان گذشته اند و از انسانیت به دور است باد را دشنام بگویم!
دوست دارم عصبانی نشوم و دوست دارم بی اختیار گریه کنم. 
 دوست دارم در مقابل آینه به ایستم و رخ در رخ چهره رو به رو بگویم: دوستت دارم...
دوست داشتن چرا اینقد زیبایی؟ 
دوستم داری، دوست داشتن؟
 چه کسیست ک
حواسم به هیچی نیست. امروز بعد نود و بوقی رفتم آرایشگاه خانمه بهم گفت آبروی راستت داره خالی میشه از تو حواست هست بهش. گفتم نه اصلا. گفت حالا بهش فکر نکن فقط تقویتش کن. از اون ور گوشیم نوتیف میده menorrhagia ات دو هفته است که عقب افتاده داری چه غلطی میکنی؟! هوووف دارم تو اوج جوونی پرپر میشم که! تازه هنوز به نصف اون چیزهایی که میخواستم هم نرسیدم روزها استرس دارم و شب ها خواب های اضطراب آور میبینم نتیجتا نه شب آرامش دارم نه روز و نتیجه اش میشه این 

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها